ياد ياران،35 شهيد دفاع مقدس
ياد ياران،35 شهيد دفاع مقدس
خاطرات و وصيت نامه هاي شهيدان

فرازهایی از وصیت نامه شهید:

        با سلام و درود برارواح پاک شهیدان و رهبر کبیر انقلاب خمینی کبیر.وصیت من به خانواده ام و مخصوصا فرزندانم این است که اگر خداوند به من توفیق داد و به درجه شهادت رسیدم برای من ناراحتی نکنند که من راه خودم را انتخاب کرده ام . از شما می خواهم که بعداز من حامی و پشتیبان این انقلاب باشید و راه من و دیگر شهدا را ادامه دهید و به فرموده امام (ره) نگذارید که این انقلاب به دست نامحرمان بیفتد.

 

خاطرات مادر شهید:

      شهید محمد نظری از کودکی نسبت به دیگر برادرانش بسیار سربه زیر و آرام بود و از همان کودکی اهل نماز شب  و قرآن بود. ایشان تا زنده بود هرگز از فقرا غافل نمی شد و حتی از گلوی خود می زد و به نیازمندان می رسید.همچنین تا آنجا که وسعش می رسید و در توان داشت به جبهه ها کمک می کرد و یک بار برای جایزه گندم یک پتو داده بودند که قبلا از آنکه آن را به خانه بیاورد به جبهه اهدا کرده بود. در ماه محرم بطور پیوسته در مراسم عزاداری شرکت می کرد و علاقه وافری به امام حسین داشت و هر ساله برای امام حسین نذری می داد.

 

خاطرات فرزند شهید سعید نظری :

        یک سال قبل از شهادتش بود که از کتف راستش ترکش خورده بود و در پایگاه نوژه بستری شده بود.من با مادرم به ملاقات ایشان رفتیم .آن روز بهترین روز زندگی من بود .بعد از درمان ایشان دوباره به جبهه برگشتند. بچه که بودم  دوست داشتم که ما هم در خانه کبوتر داشته باشیم .مادرم می گفت که کبوتر در دودمان ما خوش یمن نیست و یاد دارم که چند روز قبل از شهادت پدرم یک کبوتر سفید به خانه ما آمد و در خانه ما ماندگار شد و پس از چند روز خبر شهادت پدرمان را برایمان آوردند و من فهمیدم که کبوتر خیلی هم حیوان خوش یمنی است.همچنین یک سال ماه رمضان در تابستان بود و من آنروز ها بچه بودم . من دوست داشتم وقتی پدرم به درو می رود من را هم با خود ببرد ولی ایشان همیشه به من توصیه می کردند که درسم را بخوانم و مثل وقت هایی که می خواستم همراهش به جبهه بروم به من می گفت نوبت شما هم می رسد. ایشان در آن روز های گرم تابستان روزه می گرفت و به سختی کار می کرد. کم کم این احساس که پدرم را از دست خواهم داد شدت می گرفت .در این اواخر هم بسیار توصیه خانواده را می کرد و می گفت بعد از من مرد خانه تویی، مراقب برادر و خواهرهایت باش.

 

 

خاطرات همسر شهید:

 روزهایی که با محمد زندگی کردم بهترین دوران زندگی من است .ایشان با قران انس و الفت عجیبی داشت و بعد از نماز صبح به خواندن قرآن مداومت می کرد. در زمان حیات خود هیچ کس را از خود رنجیده خاطر نکرد .هرچه می خرید مقداری از آن را بین فقرا تقسیم می کرد و چیزی برای خود اندوخته نمی کرد.در مقابل پدر و مادرش بسیار متواضع و فروتن بود و درمقابل والده گرامیش  سرش را بلند نمی کرد. وقتی بچه های فامیل به خانه ی ما می آمدند با آنها بسیار گرم می گرفت و به آنها قرآن و احکام یاد می داد.بعد از شهادت دوستانش بسیار بی تاب شده بود و پیوسته آرزوی شهادت می کرد.می گفت شهادت لیاقت می خواهد .افسوس که ما لیاقت نداشتیم.

 

خاطرات همرزمان شهید:

 در عملیات کربلای5 با محمد نظری هم رزم بودیم . شب عملیات ایشان شور عجیبی داشتند و آرپی جی زن گروهان بودند . ایشان با تمام توان در مقابل دشمن ایستادند و تا آخرین قطره خون از میهن عزیزمان دفاع کردند.هنگام شکار یک از تانک های دشمن خمپاره ای در کنارش به زمین نشست و سینه اش را شکافت. با وجود اینکه خون از بدنش جاری بود کمکش آرپی جی زن را که یکی از اهالی روستای خودشان به نام رضا علی شعبانی بود را صدا می زد تا آرپی جی را به او بدهد. محمد تا آخرین نفس در مقابل دشمن ایستادگی کرد . دست از یاری امام برنداشت.( به نقل از اصغر شیری)

 

کرامات شهید: 

یک بار برای من مشکلی پیش آمد و احساس کردم که همه در ها به رویم بسته شده است . با بابایم درد و دل کردم .گفتم دیگر بچه ها پدر دارند و هنگام سختی و مشکل حداقل پیش او میروند و درد و دل می کنند و خالی میشن.باباجان رفتی و ما را تنها گذاشتی . بابا جان کمکم کن.شب وقتی خوابم برد ایشان به خوابم آمد و به من گفت که ناراحت نباش .من همیشه در کنار شما هستم و وعده داد تا یک هفته دیگر مشکل من حل شود.همان طور که قول داده بود بعد از یک هفته مشکلم کاملا حل شد.من به داشتن چنین پدری افتخار می کنم.(به نقل از فرزند شهید)

 


نظرات شما عزیزان:

سایبری
ساعت8:37---12 ارديبهشت 1390
با سلام وصلوات برمحمد وآل محمد
سال جهاد اقتصادی مبارک باد
12 اردیبهشت روز معلم گرامی باد

10اردیبهشت ما روز ملی خلیج فارس گرامی باد

از اینکه همچون گذشته در دنیای مجازی فعال هستید خوشحالیم . امیدواریم که در سال جهاد اقتصادی فعالیتی چشم گیر داشته باشید
ما همچنان مشتاق حضور جنابعالی در جهان مجازی هستیم
جلوگیری از اعتیاد برهمه واجب است امام خمینی (ره)

غرق کردن نسل جوان در فسادهای گوناگون واعتیاد به مواد مخدر ومواد سکرآور یک سیاست پیاده شده استعمار واستکبار است (مقام معظم رهبری)

سیگار دروازه ورود به اعتیاد است.

برای اینکه خانواده ها وعزیزانمان دچار چنین معضلی نشوند. هشدار وآگاه سازی از طریق دنیای مجازی (اینترنت ) بزرگترین کار فرهنگی وپیشگری از آن می باشد .
پس شما هم در این اجر معنوی سهیم باشید ودر وبلاگ خود مقاله ، عکس ، فیلم و یا هر مطلبی که باعث تاثیر گذاری آن در پیشگیری می باشد ذکر نمائید ودیگر دوستان وبلاگ نویس را هم تشویق در این امربنمائید. با تشکر


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نوشته شده در تاريخ شنبه 3 ارديبهشت 1390برچسب:, توسط مسعود اوجي و مهدي رضايي